دکتر میرسعید موسوی: هدف مدارس مفید تربیت انسان‌های مؤمن، متخصص و متفکر است نه مقلد

مدیرعامل مکتب امیرالمؤمنین در گفت­وگو با مجلهء خانوادهء مفید عنوان کرد:

هدف مدارس مفید تربیت انسان­های مؤمن، متخصص و متفکر است نه مقلد

 

خانوادهء مفید: طبقهء هفتم ساختمان خورشید در قلب پایتخت محل قرار ما برای مصاحبه بود، مصاحبه‌ با کسی که حالا در دههء هفتم زندگیش از میراثی مراقبت می­کند که تقریباً هم سن خود اوست، میراثی که از جنس دانش و معرفت است و ریشه در تاریخ معاصر ما دارد، در واقع خودش نیز حالا بخشی از تاریخ معاصر ایران زمین است و روایت‌گر نیم قرن تجربه­ای است که به دست یکی از بزرگان علم و دین این سرزمین بنیان گذاشته شده است.

گفت­وگو با دکتر میرسعید موسوی کریمی فرزند آیت الله موسوی اردبیلی (ره) فرصتی شد تا پیرامون ایده و تجربهء مدرسه داری به بحث بپردازیم و دلایل و انگیزه­های راه­اندازی مدارس مفید و ابعاد این تجربه را ریشه یابی کنیم، تا ببینیم مدارس مفید در این مسیر پنجاه ساله از کجا آغاز کرده­اند و اکنون کجا ایستاده­اند.

برخلاف تصور قبلی، گفت­وگو با آقای موسوی خیلی راحت و گرم و صمیمی بود او که مهندسی و فلسفه خوانده است می­گوید به پشتوانهء تجربهء مدرسه داری به پرسش­های ما پاسخ می­دهد، گفت­وگویی که شاید برخی از مطالب مطرح شده را در جایی غیر از مجلهء مفید و در فرصتی غیر از اکنون باید منتشر نمود، اما آنچه که به نظر می­آید برای خانوادهء مدارس مفید از جمله مدیران، معلمان، مربیان، مادران، پدران و دانش­آموزان به کار می­آید تقدیم مخاطبان مجله می­کنیم و امیدواریم نقد و نظرهای مخاطبان، مجموعهء مفید را در ادامهء این مسیر یاری رساند.

*  با سپاس از شما که برای مجلهء خودتان یعنی مجلهء خانوادهء مفید وقت گذاشتید و با ابراز امیدواری به این­که این گفت­وگو برای اعضای خانوادهء مفید کارآمد باشد و فرصتی برای تعامل دست اندرکاران مدارس مفید در سطوح مختلف فراهم سازد، لطفاً قبل از شروع پرسش­ها اگر مطلبی را لازم می دانید بفرمایید تا بعد پرسش­ها را مطرح نماییم.

من هم از شما و همکارانتان در مجلهء مفید تشکر می­کنم امیدوارم این نشریه کمک کند به انباشت تجربه، مسئله­ای که متأسفانه در ایران اتفاق نمی­افتد. البته در همهء حوزه­ها این­گونه است و ما مجبور به تکرار و آزمایش و خطا هستیم در حالی­که در سایر کشورها این­گونه نیست.

*  دقیقاً من هم تصورم این است که این مجله حداقل این دو کارکرد را دارد هم یک ابزار اطلاع رسانی و ابزاری برای تعامل اعضای خانوادهء مفید خواهد بود و هم می­تواند تجربه­های مجموعهء تحت مدیریت شما را مستندسازی کند.تجربه ای که اگر به آن بپردازیم یکی همین تجربهء مدرسه داری مفید است تجربه­ای که نیم قرن از آن می­گذرد و حضرت آیت الله موسوی اردبیلی بنیانگذار آن بوده است. تجربه­ای که می­شود گفت در تاریخ مدرسه داری و آموزش مدرن کشورمان که یک قرن از آن می گذرد در نیمی از این تجربه ، مفید هم نقش داشته است؛ لذا نخستین پرسشی که در ذهن هر کسی ممکن است ایجاد شود این است که آقای موسوی چه خلائی را در آن مقاطع احساس کردند که دست به این اقدام زدند؟ و احساس کردند علاوه بر حوزه باید مدرسه هم باشد؟

پاسخ این پرسش را من بر اساس تجربهء خودم می­دهم؛ پاسخی که به گونه­ای در سخنرانی سالگرد فوت آیت الله به طریقی به آن پرداخته بودم و از منظر ایشان ضرورت تربیت دینی و تأسیس مدارس را توضیح دادم لذا اجازه بدهید بخشی از آن را تکرار کنم شاید مفید باشد و پاسخ پرسش شما را هم داده  باشم؛ البته پیش از آن یک خاطره ای را بگویم. من متولد ۱۳۴۱ هستم و هنوز آن زمان به­دنیا نیامده بودم که ایشان  در اردبیل مسئول حوزهء علیمه بودند، می­رفتند مدارس و افراد نخبه را جذب حوزهء علیمه می­کردند با این تصور که حوزه نقش مهمی در تربیت افراد و اصلاح جامعه دارد، به­ویژه در تثبیت باورهای دینی و امثال آن. ایشان در اردبیل به فکر تأسیس مدرسه نبود بلکه فقط هدفش جذب افراد از مدارس برای حوزه بود اما بعد که ایشان سال ۱۳۴۸ به تهران آمدند مبتنی بر این که برای اصلاح جامعه باید سراغ افراد رفت یا ساختارها و نهادها، البته نمی­خواهم ساده­سازی کنم بلکه بحث بر سر تقدم این دو است و علی­رغم گرفتاری و تنگناها و مشکلاتی از قبیل احضارهای متعدد ایشان توسط ساواک وجود داشت، با تأکید بر روی فرهنگ­سازی افراد کار را شروع کرد و بر این باور بود که  بعد باید  رفت سراغ اصلاح ساختارها و به­طور کلی ایشان به این دلیل احساس کردند که باید مدرسه راه­اندازی کنند که در وهلهء نخست حوزه را پاسخگوی این نیازها نمی­دانستند و دوم اینکه بالاخره برخی از خانواده­ها نمی­خواستند فرزندانشان را به حوزه بفرستند و نکتهء دیگر این­که مدرسه نقش مهمی در فرهنگ­سازی داشت. در جو قبل از انقلاب هم مدارس اسلامی کم بود فقط یک مدرسهء علوی بود هنوز نیکان هم پا نگرفته بود. ایشان البته برای تأسیس مدرسه رفته بودند با مرحوم روزبه و علاّمه کرباسچیان که در مدرسه علوی بودند، صحبت کرده بودند و به این نتیجه رسیده بودند که باید مدرسه­ای مستقل تأسیس کند تا بتواند اثرگذاری لازم در جامعه را از این طریق داشته باشد تا از طریق دانش­آموزان مستعد و متخصص  بشود جامعه را نیز توسعه داد. مفید یک تفاوت عمده با علوی داشت و شاید به همین دلیل علی­رغم وجود این مدرسه ایشان تصمیم به راه­اندازی مدرسهء دیگری گرفتند.

*  بله این مهم است که چرا ایشان علی رغم وجود مدرسهء علوی باز هم تصمیم به راه اندازی مدرسه مستقلی می­گیرند.

البته من تحلیل خودم را می­گویم و به نظر من نوع نگاه دینی ایشان متفاوت بود که البته من اینجا ارزش­گذاری نمی­کنم که کدام درست و کدام غلط بوده است، فقط می­خواهم به تفاوت­ها اشاره کنم؛ مثلاً مدرسهء علوی تا حد زیادی تحت تأثیر انجمن حجتیه بود خیلی اعتقادی به دخالت در امور اجتماعی و سیاسی نداشتند و به همین دلیل خیلی درگیر مسائل جاری جامعه هم نمی­شدند، در حالی­که مدارس مفید حتی با توجه به کادری که از همان ابتدا استخدام شدند مشخص بود که به­دنبال یک نوع اثرگذاری گسترده در اجتماع و جامعه هستند، حتی معلمینی که به دلایل سیاسی و یا اجتماعی در مدرسهء علوی مشکل پیدا می­کردند به مفید می­آمدند. از آن گذشته آن نگاه سختگیرانه و سنتی بود که بر علوی حاکم بود که البته باز هم ارزش­گذاری نمی­کنم و فقط دارم تفاوت­ها را مطرح می­کنم، مثلاً این­که حتماً موی سر باید از ته تراشیده شود یا نگاه مناسکی به دین و مواردی از این قبیل که در مدرسه مفید اینگونه نبود بلکه فضای راحت­تر و بازتری بود و فرهنگی که مورد توجه مفید بود تلاش می­کرد بیش از اینکه به ظاهر افراد بپردازد به روح و روان افراد پرداخته شود. به همین دلیل هم خروجی­های مفید وارد فعالیت شدند و حدود شصت شهید دادند.

*  این مسئلهء مهمی است، اجازه بدهید از آن عبور نکنیم. بنده اشاره کردم به تاریخ صد سالهء مدرسهء مدرن، اما اگر عقب­تر برگردیم باید تاریخ مدرسه داری را به دارالفنون ارجاع بدهیم که در این صورت باید گفت بیش از ۱۵۰ سال تاریخ مدرسه داری مدرن در کشور داریم که در این مدّت معمولاً صاحبان تفکرات مذهبی و سنتی با مدرسه مشکل داشتند، مدارس اسلامی هم برای تربیت انسان مؤمن و یا مؤمن مبارز با رویکردهای متفاوت ایجاد شدند. نگاه غالب آقای موسوی برای خروجی مدارس چه بوده و قصدشان تربیت چگونه انسانی بوده است؟ خروجی­های سایر مدارس چه خلأهایی داشتند که قرار بوده مفید آنها را پر کند؟ هر چند شما گفتید متکی بر تجربه به پرسش­ها پاسخ می­دهید اما از آنجا که که شما دانش­آموختهء فلسفه هستید، می­شود تجربه شما را با تئوری­ها و نظریات تلفیق کرد و به پرسش­ها پاسخ داد.

من سال دوم دبیرستان قبل از انقلاب رفتم علوی امتحان دادم که یک آزمون ورودی علمی داشت و یک مصاحبه، که علامه کرباسچیان خودشان با من مصاحبه کردند و هم زمان برای مدرسهء البرز هم امتحان دادم  بهترین مدرسهء ایران بود با مدیریت دکتر مجتهدی که یک سنتاتور انتصابی شاه و دربار بود اما علی­رغم سناتور بودن این دربار بود که از او تغذیه می کرد نه او از دربار. که جا دارد ذکر خیری از ایشان کنم که منشأ خدمات ارزنده و ماندگاری شدند. البرز رایگان بود اما علوی شهریه می­گرفت. علوی در مصاحبه­اش از باورها و نگاه­ها پرسید بالأخره ایشان روحانی و معمّم بودند آن زمان یکی از برادران من به دلیل فعالیت­های سیاسی زندان بود من هم از سیاست و این­گونه مسائل حرف زدم و گفتم شب­ها رادیو عراق گوش می­دهم که مرحوم دعایی صحبت می­کردند یا رادیو پیک ایران که از آلمان پخش می­شد البته مال مارکسیست­ها بود اما من گوش می­دادم.

*  به نظرم این خاطرهء شما باید مربوط به سال ۱۳۵۴_ ۵۵ باشد.

بله! دوم دبیرستان بودم باید همین سال­ها باشد. خلاصه این­که من علوی رد شدم و البرز قبول شدم البرز مصاحبه هم نداشت.

*  احتمالاً گزینش سیاسی و عقیدتی رد شدید.

حدس می­زنم البته مطمئن نیستم چون به من چیزی نگفتند.

*  ولی گویا احتمالش بیشتراست.

بله! احتمالش بیشتر است ولی در هر صورت مدرسه­ای که رئیسش یک روحانی و پدر من هم روحانی بود من را نپذیرفت ولی یک مدرسه ای که رئیسش یک سنتاتور انتصابی شاه و سکولار بود من را پذیرفت. من مشکل علمی نداشتم چون البرز نسبت به علوی آزمون علمی سختگیرانه­تری داشت. البرز که من دوم دبیرستان قبول شدم چهارده کلاس دوم دبیرستان داشت که هر کلاس سی تا چهل نفر بودند. من جزو بالاترین رتبه­های البرز بودم. این نشان می­دهد که نوع نگاه دست‌اندرکارن علوی با مفید تفاوت اساسی داشت. لذا از دانش­آموزان مفید انتظار می­رفت که سرشان فقط در درس و کتاب نباشد بلکه درجامعه اثرگذار باشند. البته این نگاه را آیت­الله اردبیلی از زمانی که در اردبیل بود هم داشت و آنجا انجمن مبارزه با فقر را تشکیل داده بود. این از نظر اجتماعی و سیاسی، اما از نظر دینی صرف نظر از اینکه دیانت ما عین سیاست و سیاست ما باید عین دیانت باشد، که البته من خیلی اعتقادی به این جمله ندارم، به این صراحت و شدّت چرا که دین بسیار گسترده­تر از سیاست است و سیاست ایده­هایی دارد که ربطی به دین ندارد.

*  سیاست تخصصی و یک علم است.

بله! این­ها از نظر منطقی عموم و خصوص من­وجه هستند.

*  یعنی شما قائل به تفکیک نهاد دین از نهاد حکومت هستید.

بله! به شدت باور دارم و معتقدم، با توجّه به  این تجربهء دردناکی که داشتیم به شدت اشتباه کردیم. اما صرف نظر از اختلاف سیاسی و عقیدتی، علوی با مفید از جهات دیگر هم خیلی تفاوت داشت، مثلاً تبیه کردن! من اصلاً به یاد ندارم که پدرم به­خاطر مسائل درسی ما را تنبیه کرده باشد، امّا به­خاطر مسائل اخلاقی ما را خیلی زیاد تنبیه می­کرد، به­ویژه به­خاطر مزاحمت­هایی که برای همسایه­ها در بازی­های کودکانه ب­وجود می آوردیم.حتی ایشان برای نماز خواندن ما را بیدار نمی­کرد، من با صدای نماز خواندن او بیدار می­شدم حتی ایشان برای روزه هم اجباری نداشتد و این نگاه پدر در رویکرد مدرسه­داری هم وجود داشت. در حالی­که در مدارس مشابه بسیار سفت و سخت بودند و حتی در تربیت دینی هم یک نگاه مناسکی  و ظاهری داشتند.

*  بسیار خوب پس با این جمع­بندی از رویکردها عبور کنیم که آیت­الله موسوی اردبیلی به­عنوان بنیانگذار مدارس مفید، هم مدارس غیردینی و هم مدارس دینی آن زمان از جمله علوی را دچار کج کارکردهایی می­دانستند و خلأهایی را احساس می­کردند، لذا  با رویکرد جدیدی مدارسی را تأسیس کردند که بیش از پنجاه سال است که تجربهء کاری دارند. با توجه به این­که دانشگاه هم تأسیس کردند لذا به نظر می رسد سه گانهء حوزه و دانشگاه و مدرسه در ذهن ایشان تفکیک شده بود و برای هر کدام از آنها کارکرد متفاوتی قائل بودند؛ در تکمیل مباحث گذشته بفرمایید برای هر کدام چه کارکرد اصلی قائل بودند؟

من اول دوباره یک خاطره بگویم، این­که ایشان قبل از انقلاب هم تصمیم داشتند دانشگاه تأسیس کنند و به­دنبال تأسیس حوزه نبودند؛ اما چون گفتند باید فرح هم عضو هیئت امنای دانشگاه باشد نپذیرفتند. شاید بعد از آمدن ایشان به تهران و مواجهه با جامعهء متجدد و مدرن به این نتیجه رسیدند که مدرسه و دانشگاه مؤثرتر و مهم­تر از حوزه هستند. اما چرا دانشگاه؟ چون تصور این بود که بخش اصلی شخصیت در دانشگاه ساخته می­شود اما نگاه ایشان در مدارس هم  این بود که خروجی مدارس اول این­که از نظر علمی رتبه­های بالایی داشته باشند و دوم اینکه انسان­های متدینی باشند، البته متدین به این معنا نه که حتماً حکومت اسلامی را تشکیل بدهند.

*  در واقع به­دنبال تربیت متخصص مؤمن بودند.

بلهً متخصص مؤمن. متدیّن به این معنا که در سلوک فردی و اجتماعی، آموزه­های دینی را رعایت کند یعنی التزام به واجبات و ترک محرمات داشته باشد. اما بعد از انقلاب با تأسیس دانشگاه سمت و سوی دیگری پیدا کرد. باز یک خاطره بگویم سال ۵۶ که آرام آرام راهپیمایی­ها شروع شد، ایشان می­گفتند اداره مملکت که کاری ندارد همین بودجه بنیاد پهلوی را به ما بدهند ما کشور را اداره می­کنیم و به پول نفت هم نیاز نیست. اوج ساده­اندیشی را ببینید. اما درست یک ماه بعد از ۲۲ بهمن گفتند چقدر اداره کشور کار سختی است.

البته عده­ای هنوز هم در این توهم به­سر می برند که اداره کشور کار ساده­ای است.

بله! درست است بعد از چهل­واندی سال هنوز هم عده ای هستند که این ساده­اندیشی را دارند چرا که فکر می­کردند اگر «الف» برود و «ب» بیاید کار درست می شود. این نگاه بسیط نه در مسئولان بلکه در اکثر مردم هم بود و فکر می کردند نهادسازی کنیم درست می شود مرتب کارگروه درست کردند. لذا دانشگاه مفید با این هدف تأسیس شد که بتواند کادرسازی کند، از این جهت که نگاه روشن­اندیشانه به دین وجود داشته باشد و افرادی که آنجا دارند دروس دانشگاهی می­خوانند با دروس حوزوی هم آشنا شوند. ایشان بعد از اینکه سال ۶۸ از تهران رفتند و در قم ساکن شدند به این نتیجه رسیدند که حوزه هم نقش مهمی در تحوّلات اجتماعی دارد. لذا تلاش کرد رابطهء دانشگاه مفید و حوزه را تقویت کند و شرط ورود به دانشگاه مفید این بود که دورس حوزوی را هم بخوانند آن هم در علوم انسانی که در کشور ما در این زمینه معضلی است.که در سایهء این تفکر جاهلانه که اگر ما تکنولوژی داشته باشیم یا سدسازی کنیم مشکل ما حل می­شود. یک بی­توجهی به رشتهء علوم انسانی شکل گرفته بود که متأسفانه نتیجه این شد که بعد آب و محیط زیست بشود ابربحران و فکر می­کردند همه چیز را می شود مهندسی کرد. بنابرین مدارس مفید هدف­گذاریش عموم مردم بودند اما دانشگاه مفید به­دنبال افرادی بود که بتوانند ایجاد اندیشه و تفکر کنند و ایده­پرداز و نظریه­پرداز باشند.

*  به نظر می­رسد ایشان هم حوزه، هم مدرسه و هم دانشگاه را ضروری می­دانستند اما گویا مدرسه را زیربنا می­دانستند. حال پرسش این است که چه رسالت و مأموریتی برای مدارس قائل بودند؟

البته نخست با تصور این­که سن نوجوانی مهم است مقطع راهنمایی تأسیس کردند اما بعد با این نگرش که سن کودکی مهم‌تر است، ابتدایی را هم تأسیس کردند. اما به دلیل شتاب تغییرات و تحولات در ایران و جهان باعث شد نوع نگاه معلمان و خانواده­ها تغییر کند. اما به شکل کلی هم­چنان تربیت متخصص مؤمن هدف اصلی مدرسهء مفید است. اما تعریف مؤمن امروزی با دیروز تفاوت دارد، اگر قبلا ً هدف، مؤمن مکلّف بود امّا الآن هدف، تربیت مؤمن متفکر است.

*  یعنی در سیر تجربهء مفید در این اواخر رویکرد تربیتی از تربیت مؤمن مقلد به تربیت مؤمن متفکّر تغییر کرده است؟

بله! کاملاً درست است. چون الآن افراد، بله قربان­گو نیستند که همه چیز را بپذیرند. الآن در فضای مجازی انواع پرسش­ها حتی در مورد اصل وجود خدا  و تکامل و رابطهء علم و دین و مواردی از این قبیل مطرح می­شود و نمی­شود به این پرسش ها پاسخ نداد و از کنار آنها عبور کرد. مومن پنجاه سال پیش عمدتاً باورهایش تقیلدی بود اما امروز ناچارید مؤمن متفکر داشته باشید چون امروزه ارتباطات گسترده شده است.

*  چقدر از این انتظارت برآورده شده است؟

فاصله بین انتظارت و خروجی قبلًا کم تر بود اما الآن بیشتر شده است؛ چون کار سخت­تر و پیچیده­تر شده است. امروزه مسئله، مؤمن بودن و نبودن نیست بلکه مسئله ماندن و نماندن در ایران است، لذا شرایط و اوضاع خیلی سخت و پیچیده شده است. واقعاً این­که بچه­ها در دبیرستان دنبال مهاجرت هستند، یک مسئله شده است.

*  جدیداً که تفکر مهاجرت به متوسطهء اول و گاهی به ابتدایی هم رسیده است.

بله! درست است. متأسفانه این­گونه است در حالی­که قبلاً این موضوع در افق دید افراد نبود که ما بنشینیم و در این موضوع بحث کنیم در حالی­که الآن در جلسات هیئت امنا و هیئت مدیره یکی از موضاعات ما همین مسئلهء مهاجرت دانش­آموزان است که چه­کار کنیم که انگیزهء رفتن بچه­ها ضعیف شود و برای ماندن انگیزه پیدا کنند. چرا که منابع شناخت و مرجعیت نسل جدید تغییر کرده است. قبلاً اگر گفته می­شد مثلاً فلان مورد در قرآن آمده و یا فلان شخص گفته است دیگر تمام بود و برای همه حجت بود، امّا نسل جدید امروزه، پرسشگر است و می­گوید که قرآن گفته باشد یا فلان شخص گفته باشد فرقی نمی­کند و به­دنبال استدلال است و این همان فرد متفکر است که در این شرایط سخت مورد نظر است. البته من این را مثبت می­دانم چرا که ایمان متفکرانه از نظر ما ارجح است ولو اینکه آن تفکر به باورهای  مخالف هم برسد، زیرا این تفکّر بر مؤمن مقلّدانه و کورکورانه برتری دارد.

*  یعنی مرجعیت متنوع و متکثر شده است.

بله! دقیقاً همین­گونه است. حتی در همان مدارس دینی مانند علوی عده­ای بعداً پیرو سازمان پیکار شدند یعنی به یکی از تندروترین گروه­های مارکسیستی پیوستند. یعنی شما وقتی اجازهء تفکر نمی­دهی و اجازه تکثر نمی­دهی از آن طرف افراد دچار افراط می­شوند. لذا باید بگویم به این دلیل الآن فاصلهء خروجی­ها با انتظارات بیشتر شده که البته بخشی هم به دلیل ناتوانی ماست.

*  برای کاهش این فاصله چه تدابیری اندیشیده­اید؟

به نظر می­رسد ما باید حداقل درکوتاه مدت دو کار اساسی بکنیم؛ اول این­که یک آسیب­شناسی از گذشته داشته باشیم، مثلاً آیا توسعه کمی خوب بوده است یا نه؟ که البته این­جا دو دیدگاه نخبه­گرایی و عمومی­گرایی وجود دارد که باید مورد بررسی قرار گیرد و دوم این­که با توجه به شتاب تحولات،  تغییرات ما متناسب با تحولات جهانی نبوده است؛ یعنی خود ما هم باید نسل جدید و دغدغه های این نسل را بشناسیم.

*  در این مسیر انتظارات شما غیر از موانعی که اشاره کردید با چه موانع دیگری مواجه است؟

یکی از موانع اختلاف بین درآمد و هزینه است. یک زمانی مدارس مفید نه تنها هزینه­های خودشان را تأمین می­کردند بلکه درآمد مازاد هم داشتند، اما الآن تقاضای یارانه دارند؛ مسئلهء دوّم مسئلهء معیشت و اقتصاد معلمان است، که هنوز هم متأسفانه معلمان جزو اقشار کم درآمد و ضعیف جامعه هستند و تردیدی نیست که اگر نیازهای معیشتی معلم و مربی تأمین نشود انتظار نمی­رود نقش خود را به نحو احسن ایفا کند و سوم این­که آموزش معلمان و مربیان را در بخش­هایی جدی نگرفته­ایم و به نظر می­رسد در برخی موارد مدارس مفید به روز نشده­اند. در حالی­که زمانی مدارس مفید رایگان بودند امّا علی­رغم این­که الآن شهریه می­گیریم باز هم مشکل داریم هر چند آقای موسوی اردبیلی تأکید داشتند که هیچ فردی نباید به دلیل مشکل اقتصادی از ورود به مدرسه محروم شود.

*  وقتی از مدرسه سخن به میان می­آید از عناصر مختلفی باید سخن گفت از معلمان، مربیان، مدیریت و کادر مدرسه گرفته تا دانش آموزان و اولیا، با توجه به نقش مهم والدین در مدارس، مجموعهء مفید این نقش را چگونه می­بیند و از آن بهره می­برد؟

صریح بگویم متأسفانه رفتارهای دوگانه در میان ایرانیان خیلی تأسف­آور است. در تحلیلی که بر اساس نظریات مختلف وجود دارد این رفتار دوگانه تأثیر بسیار منفی بر روی بچه­ها می­گذارد و این دوگانگی خیلی آسیب می­زند لذا یکی از مشکلات ما چگونگی انتخاب خانواده­هایی است که با رویکرد ما همسویی دارند.

*  یعنی شما خیلی واضح و شفاف به خانواده­ها دارید می گویید که اگر با رویکرد آموزشی و پرورشی شما همسو نیستند فرزندشان را به مدارس مفید نیاورند؟

بله! دقیقاً اینجا نیاورند و به مدارس دیگر بروند. چون به خود بچه­ها آسیب می­رسد در قرآن هم از این دوگانگی خیلی نهی شده است و مذموم شمرده شده است.

*  اگر از خروجی مفید بخواهیم تصویری ارائه بدهیم و به خانواده­های متقاضی بگوییم که اگر چنین خروجی مد نظرتان هست مفید را انتخاب کنید این تصویر به­طور خلاصه چگونه قابل طرح و بیان است؟

ما فعلاً روی دو چیز ایستاده­ایم و از خیلی چیزها به خاطر طوفان حوادث و تحولات کوتاه آمدیم. یکی اخلاقی بودن است، اخلاق هم به معنای عام آن؛ دوم اینکه التزام به واجبات داشته باشد و محرمات را هم انجام ندهد این از نظر تربیتی است. از نظر علمی هم بر خلاف اینکه زمانی مدارس به سمت کنکور و تست رفته بودند تعدیل ایجاد کردیم که افراطی در توجه به آموزش صورت نگیرد.

*  برای کاهش این شکاف چه انتظاراتی از دست اندرکاران مفید دارید؟

البته اگر الآن انتظارتمان را بگویم آنها خواهند گفت پس انتظارات ما چه؟ پس اجازه بدهید اول انتظارات آنها را  بگویم که واقعاً به حق هم هست یعنی همکاران ما در مدارس انتظار دارند که به معیشت و اقتصاد آنها توجه شود؛ و دوم این­که در فرایندها از مشارکت آن­ها استفاده شود که امیدوارم بتوانیم به این انتظارات پاسخ بدهیم. اما انتظار ما این است که آن­ها به رویکرد بنیانگذار این مدارس وفادار باشند و اگر واقعاً نمی­توانند در این راستا نقش ایفا کنند بروند در جای دیگری مشغول کار شوند. مثلاً فرض کنید معلمی خیلی به رویکرد ایمان متفکرانه باور ندارد بالاخره بنیانگذار اولویتی قائل بوده است ما بخش دولتی نیستیم. من قبلاً هم گفتم که مدارس مفید برای همه نیست و خروجی و ورودی آن باید مبتنی بر رویکرد مورد نظرش باشد چرا که یک بخش خصوصی است و حق دارد برای خدماتی که ارائه می دهد رویکردی انتخاب کند.

*  چه نقشی برای دانش­آموزان، به­عنوان عنصر محوری مدرسه قائل هستید؟ به­عبارتی یک دانش­آموز مفیدی که دوازده سال عمر کودکی و نوجوانی خود را در مدارس مفید سپری می­کند انتظار می­رود چه نقشی داشته باشد و چه کنشی داشته باشد؟ بی تردید با رویکردی که دارید شما دانش­آموز منفعل را نمی­پذیرید و تمایل دارید دانش­آموزان در مفید فعال و پویا باشند.

نخست اینکه انتظار داریم دانش­آموز مفید اثرگذار باشد و به نسبت دانش­آموزان سایر مدارس باید نقش فعال و موثری داشته باشد. چون داریم سرمایه­گذاری می­کنیم از جهت دینی هم انتظار داریم بر مبنای تفکر و استدلال، رویکرد معقول با دین داشته باشد نه هیجانی و احساسی و سطحی. اتفاقاً به­دنبال راه­اندازی باشگاه فارغ­التحصیلان مفید هستیم که همین رویکرد را برای اعضای باشگاه داریم تا افراد حضور فعال و مؤثری داشته باشند.

*  اشاره کردید به فارغ­التحصیلان و مشخص است یک هویت­گرایی هم در مفید وجود دارد که در سخنان شما هم به آن پرداخته شد این هویت­گرایی در مدارس چگونه مورد توجه قرار می­گیرد؟ و چه جایگاهی دارد.

خوشبختانه از حدود هشت­هزار فارغ­التحصیلی که مفید دارد اکثر آنها هر جا که رفته­اند چه از جهت علمی، اقتصادی و چه از منظر دینی انسان­های موفقی بوده­اند فقط حدود چهارصد نفر  پزشک هستند یعنی انجمن پزشکان مفید حدود چهارصد نفر عضو دارد و تعدادی از آن­ها خارج از کشور هستند که البته فرهنگ خود را حفظ کرده­اند. خلاصه این­که این یک پتانسیل عظیمی است که تا چند سال پیش از آن بی­بهره بودیم تا این­که با کمک دوستان و همکاران شروع کردیم تا از توانمندی این افراد استفاده کنیم. البته نه استفاده شخصی بلکه برای ارتقا و توانمندسازی مجموعه مفید تا با حضور این افراد ما واحداهای مختلف خود را ارتقا دادیم. در حوزه­های گوناگون اقتصادی و فرهنگی از این توانمندی­ها بهره ببریم. البته تأکید کردیم که باشگاه جایی است برای با هم بودن یعنی نمی­خواهیم خط­کشی سیاسی یا عقیدتی داشته باشیم چون ممکن است باور افراد خیلی تغییر کرده باشد، مثلاً لائیک یا حتی خداناباور شده باشد یا هم چنان دینی و مذهبی باشد برای ما فرقی ندارد، هر کسی که فارغ­التحصیل مفید باشد می­تواند عضو این باشگاه شود چون ما بر این باوریم که این جمع شدن ظرفیتی را ایجاد می­کند برای توانمند شدن مجموعهء مفید به شرط این­که موانع بیرونی نداشته باشیم و دخالت­ها و اذیت و آزاری  نباشد.

*  به موانع اشاره کردید و طبیعی است که شما هم مثل بیشتر مؤسّسین دانشگاه و مدارس در کشور با سیستم رسمی و دولتی چالش­هایی دارید، در این زمینه مجموعهء مفید با چه چالش هایی روبرو است؟

اولاً مدارس مفید هم با قواعد و مصوبات موجود دارای چالش­هایی است که در دانشگاه این چالش­ها خیلی بیشتر است، نخست این­که تلاش می­کنیم چالش­ها را مدیریت کنیم و کاهش دهیم چون بر این باور هستیم که رویکرد چالش­زایی در هر موضوع و مقطعی آسیب زننده است و سیاست بیماری است و هر آدم عاقلی سعی می­کند تنش­ها را کم کند. برخی فکر می­کنند پیامبر و امامان آمده­اند برای تنش­زایی در حالی­که وقتی به زندگی آنها نگاه می­کنیم برعکس می­بینیم همهء تلاش آن­ها در مسیر تنش­زدایی بوده است نه تنش­زایی؛ دیگران برای آنها تنش ایجاد می­کردند. اما ما یک جایی هم می­ایستیم و کوتاه نمی­آییم یعنی جایی که اساس مأموریت زیر سؤال می­رود ما کوتاه نمی­آییم.

*  در این ایستادگی چقدر توان دارید و موفق می­شوید؟

جالب است اشاره کنم همان­گونه که گفتم یکی از موانع ما در مسیر تحقق انتظاراتمان رفتارهای دوگانه است. اینجا هم همان کسانی که به ما فشار می­آورند تمایل دارند فرزندانشان را در مفید ثبت نام کنند، حالا خوب نیست من اسم ببرم اما اصرار دارند که در مجموعهء مفید باشد در هر صورت به پشتوانهء تجربه­ای که داریم و به نسبت آن از توان ایستادگی مناسبی هم برخورداریم.

*  فشارها بیشتر سیاسی است یا ایدئولوژیک یا هر دو؟ یا اداری و ساختاری است؟

بیشتر سیاسی است، به­ویژه وقتی جو جامعه مقداری متشنج می­شود. فشارهای اداری تقریباً برای همهء مدارس غیردولتی وجود دارد اما فشارهای خاص بیشتر است در زمینهء ایدئولوژیک خیلی ما تحت فشار نیستیم.

*  اگر در همین زمینه یک پرسش چندگزینه­ای و تستی بخواهم از شما بپرسیم تمایل دارم بدونم مفید افراد را در مدارس و دانشگاه برای چه منظوری تربیت می­کند؟ برای مجموعه مفید یا برای خود دانش­آموزان و خانواده­های آن­ها یا برای جامعه و حاکمیت؟

ما برای جامعه تربیت می­کنیم البته فردی که برای جامعه تربیت می­شود برای خودش و خانواده­اش هم در اصل تربیت شده است، چون خود او و خانوده­اش هم بخشی از این جامعه هستند. برخلاف مجموعه­هایی مانند امام­صادق که هدفشان تربیت برای حکومت بود ما هیچ وقت نه در دانشگاه و نه در مدارس این هدف را نداشتیم. یکی از نتایج تربیت جامعه محور ما این بود که مدارس مفید در زمان جنگ بیش از شصت شهید داد و تقدیم کشور و ملت کرد. ما دو گانهء فرد و جامعه را جدا از هم نمی­دانیم لذا هدف­گذاری ما سیاسی نبوده در مدارس مفید فرزندان افراد مختلفی از منتهی­الیه چپ تا راست در مفید درس خوانده­اند یعنی خط­کشی سیاسی نداشتیم.

و سخن آخر:

خواهش من این است که مخاطبان نقد و نظرهای خود را در مورد مطالبی که گفته شد به ما منعکس کنند تا ما متوجه ضعف­ها و ایرادات خود بشویم و از نظرات همهء عزیزان بهره­مند شویم.

 

برای دانلود فایل کامل نشریه کلیک اینجا کنید