معرفی منطقه
شیروان مرکز شهرستان شیروان و دومین شهر بزرگ و مهم استان خراسان شمالی است. جمعیت این شهر در سرشماری سال ۱۳۸۵ مرکز آمار ایران برابر با ۸۲٬۷۹۰ نفر بودهاست.
نام شیروان منسوب به نقش شیری است که شکل و شمایل آن در دامنه کوهی که در فاصله چند کیلومتری جنوب شهر وجود دارد مشاهده میگردد. این کوه شیرکوه نیز معروف است. شیروان از کهن¬ترین مراکز فرهنگ و تمدن و تاریخ در خراسان شمالی و ایران است و قدمت تمدن در این شهر به ۷۰۰۰ سال می¬رسد. تاکنون بیش از ۱۲۰ اثر باستانی و مکان فرهنگی در آن شناسایی شده است. تپه باستانی ارگ شیروان سابقا مرکز حکومت و فرماندهی خطه شمال خراسان بوده است و اکنون عظیم ترین و مهم ترین محوطه باستانی شمال شرق کشور است. این ارگ که در اطراف آن سفال های دارای قدمتی ۷۰۰۰ ساله به دست آمده است، به عنوان کهن¬ترین زیستگاه خراسان شمالی مورد تحقیق و بررسی و پژوهش باستانشناسان ایرانی و خارجی قرار گرفته است. قبرهای زرتشتی در اطراف تپه مذکور و روستاهای قدیمی گلیان و خانلق و بعضی از آداب و رسوم مردم شیروان زندگی زرتشتیان در شیروان را تأیید می نماید.
در دوران پیش از اسلام شیروان پایتخت قوم پارت بودهاست. دیاکونوف محقق ونویسنده روسی بر این باور است که نخستین امپراتوری مقتدر پارتها در شیروان به وجود آمده¬است. شیروان در زمان اشکانیان در زمره قلمرو آنان قرار داشته و وجود قبرهای زرتشتی و آثار تاریخی در نقاط گوناگون ناحیه شیروان، نه تنها بر شناخت رویدادهای تاریخی شیروان در پیش از تاریخ کمک مینماید، بلکه آبادی و اهمیت این شهر را در آن زمان نشان میدهد.
رونق شهر شیروان پس از اسلام به دوره فرمانروایی خوارزمشاهیان (۶ هـ ق) مربوط میشود که از آن دوران، بناهای اسلامی مانند بقعه امام زاده سلطان محمدرضا به جای مانده است. در حملات گورکانیان، این منطقه آسیب فراوان دید و کشتار فراوانی در آن صورت گرفت. در دوره صفویان، مهمترین واقعهای که در این شهر روی داد، کوچاندن چهل هزار خانوار عشایر کُرد به این منطقه بود که برای مقابله با حملات ازبکها، توسط شاه عباس انجام یافت. این شهر در دوران حکومت قاجار همواره یکی از مناطق مهم درگیریهای حاکمان محلی بود.
برنامههای سفر را در قالب چند موضوع میتوان دستهبندی کرد:
۱. فعالیتهای عمرانی
فعالیتهای عمرانی جدیترین برنامه هر اردوی جهادی دانشآموزی میباشد که به تفکیک شرح خواهد شد. منازل مددجویی در تیپهای ۶۰ متری با ۲۴ میلیون هزینه ساخته میشوند که معمولا ۱۰ میلیون تومان از این مبلغ به صورت بلاعوض به مددجو داده میشود و مابقی هزینهها از طرف خودش یا خیرین تامین میگردد.
فعالیتهای عمرانی هماهنگ شده در ۳ روستا به شرح زیر بوده است:
لوجلی
با توجه به اینکه محل اسکان اردو در شهر لوجلی قرار داشت، سعی کردیم گروههای کاری به این محل نزدیک باشند. لذا ۳ تا از گروههای کاری در شهر لوجلی قرار داشت و این گروهها رفت و آمد به سر پروژه را پیاده انجام میدادند.
دو مورد از این پروژهها حصارکشی حیاط منزل مددجویی بود. یکی از دیوارها به طول ۱۲ متر به ارتفاع ۵/۲ متر و دیگری ۲ دیوار مجموعاً به طول ۱۸ متر و به همان ارتفاع بود که ظرف مدت ۳ روز کاری انجام شدند.
یکی از این منازل مددجویی سال¬های قبل در همین اردوهای جهادی ساخته شده بود که صاحب خانه، زنی بیوه بود. منزل دیگر قدیمی بود ولی هنوز قابل سکونت بود. فقط نیاز جدی به حصار حیاط داشت. صاحب خانه عیالوار بود ولی پدر خانواده به دلیل معلولیت تحت حمایت کمیته امداد بود.
هزینه این ۲ مورد دیوار کشی ۳ میلیون تومان برآورد شده بود که متعهد شدیم از طرف دبیرستان پرداخته شود.
گروه دیگری که در لوجلی مشغول کار بودند، پِی¬کنی و ریختن شناژ یک واحد مددجویی را تا مرحله کرسی¬چینی جلو بردند. روز اول که کار این واحد شروع شد از کندن زمین آغاز کردیم. پس از ۲ روز پی ساختمان تمام شد. روز سوم به تعمیر کردن پی و بستن آرماتور گذشت. روز چهارم بتن¬ریزی کف کامل انجام شد. روزهای پنجم و ششم کرسی¬چینی روی پی تا ارتفاع ۸۰ سانت به اتمام رسید. صاحب این خانه، خانوادهای بدون سرپرست بودند که پدرشان در یک تصادف کشته شده بود و این مادر، ۵ فرزند یتیم داشت. دبیرستان متعهد شد که ۴ میلیون از هزینه این واحد را پرداخت نماید.
توکور
این روستا در فاصله ۸ کیلومتری از لوجلی قرار داشت. گروه ۴ که در این روستا فعالیت داشتند، پروژهای شبیه به گروه ۳ (لوجلی) داشتند که خانه مددجویی از پِیکنی آغاز شد و در این مدت ۶ روز تا کرسیچینی دیوارهای رسید. این خانواده به دلیل معلولیت پدر تحت پوشش کمیته امداد بودند. به علاوه اینکه فرزند پسر ۹ ساله این خانواه، اسفند ماه ۹۴ دچار سوختگی شدیدی شده بود که هزینههای درمانی زیادی را به خانواده تحمیل کرده بود. دبیرستان متعهد شد که ۴ میلیون از هزینه ساخت این واحد مسکونی را پرداخت نماید.
چشمه گلاب
در اردوهای جهادی سال¬های قبل توسط مفید ۱ و ۲ ساخت مسجد روستای چشمه گلاب آغاز شد. و خوشبختانه، بعد از گذشتش ۲ سال بنای این مسجد به اتمام رسیده و به غیر از آشپزخانه مابقی قسمتهای این مسجد مورد استفاده اهالی روستا است. در سفر پیش قراولی که به این منطقه داشتیم متعهد شدیم تا هزینه ساخت حصار مسجد را متقبل شویم که حدود ۴ میلیون تومان برآورد میشود. روستای چشمه گلاب از توابع دهستان تکمران در فاصله ۱۵ کیلومتری از لوجلی قرار داشت. اما به دلیل این که ۴ کیلومتر از این مسیر خاکی ناهموار بود، با مینیبوس حدود ۴۵ دقیقه طول میکشید.
سد بارزو
یکی از فعالیتهایی که امسال برای اولین بار تعریف شد، نقاشی کارگاههای یک هنرستان در نزدیکی سد بارزو بود. این هنرستان در فاصله ۷ کیلومتری از محل اسکان قرار داشت. سالهای قبل بچههای اردوی جهادی مفید۱ نقاشی بخشی از این هنرستان را شروع کرده بودند. امسال نیز بچههای ما دوتا از کارگاههای هنرستان کارآفرین را جمعا به مساحت ۵۴۰ متر مربع بتونه¬کاری و نقاشی کرند. البته این کار تحت نظارت و آموزش یک اوستای نقاش انجام می-شد.
این گروه کاری هر روز شامل ۵ دانشآموز و ۲ مربی بود که به صورت چرخشی هر روز از بین گروه¬های دیگر انتخاب می¬شدند. کل هزینه دستمزد نقاش و رنگ و وسایل را دبیرستان برعهده گرفت که حدود ۱ و نیم میلیون تومان شد.
۲. فعالیتهای فرهنگی
جهت آشنایی هرچه بیشتر دانشآموزان با مردم منطقه، نحوهی زندگی آنان و امرار معاش، آداب و رسوم و سنن و به طور کلی آشنایی با فرهنگ این منطقه و ساکنانش اموری صورت پذیرفت. همه ساله این برنامهها تحت عنوان گروه فرهنگی برگزار می¬شود که دانشآموزان به صورت اختیاری و با ثبتنام قبلی میتوانند حداکثر یک روز در طول اردو در این برنامه شرکت کنند.
با توجه به شرایط منطقه، برنامههای فرهنگی هر سال میتواند متفاوت باشد. امسال در طول ۶ روز کاری که در منطقه حضور داشتیم، فعالیتهای فرهنگی به صورت برداشت و خرمن کردن گندم و جو تعریف شد. همچنین برنامهی روز آخر گروه فرهنگی به صورت گلهداری از شب تا صبح تعریف شد. این برنامه گله داری ۳ سال میشود که در برنامه اردوهای جهادی ما قرار دارد و مورد استقبال طیف خاصی از بچهها نیز قرار میگیرد.
۳. رفت و آمد
۱.۳- رفت و آمد اردو
۷ صبح روز سهشنبه ۲۲ تیر با قطار اتوبوسی به سمت مشهد حرکت کردیم. البته بچهها میتوانستند از شب قبل از حرکت در مدرسه بیتوته کنند. با تاخیری یک ساعته ۱۶:۳۰ به ایستگاه نقاب رسیدیم. بلافاصله با دو دستگاه اتوبوس به سمت لوجلی حرکت کردیم. کل مسیر حدود ۲۰۰ کیلومتر بود که تقریبا ۴ ساعت به طول انجامید. نزدیک ساعت ۹ شب بود که محل اسکان رسیدیم.
در مسیر برگشت نیز عصر روز سهشنبه ۲۹ تیر با دو دستگاه اتوبوس به سمت مشهد حرکت کردیم. این مسیر نیز تقریبا ۴ ساعت طول کشید و ما ساعت ۸ شب در حسینیهی شهر مشهد بودیم. فردای آن روز ساعت ۱۹ به سمت راهآهن رفتیم و با قطار سیمرغ ۲۰:۳۰ به سمت تهران حرکت کردیم و ۸ صبح روز پنج¬شنبه ۳۱ تیر تهران بودیم. شرح برنامه¬ی مشهد جلوتر تقدیم خواهد شد.
هزینه بلیط قطار و اتوبوسهای دربستی در گزارش مالی تقدیم خواهد شد.
۲.۳. رفت و آمد محل کار
همانطور که قبلا گفته شد، گروههای کاری ۱ تا ۳ که در لوجلی مشغول بودند پیاده رفت و آمد می¬کردند. گروه ۴ و ۵ نیز که در روستاهای توکور و چشمه گلاب کار میکردند، با یک دستگاه مینیبوس که مربوط به یکی از اهالی لوجلی بود میرفتند و برمیگشتند. گروه فرهنگی با نیسان یکی از اهالی یا صاحب زمین میرفتند. بچههای گروه نقاشی نیز با پراید اوستا نقاش و سمند مدیر هنرستان کارآفرین، رفت و آمد میکردند. در واقع تنها هزینه¬ای که ما بابت رفت و آمد به محل کار پرداخت کردیم، مینیبوس بود که روزانه ۱۰۰ هزار تومان کرایه می¬گرفت.
- برنامه یک روز اردو
بیدار باش ساعت ۴:۴۵ انجام میگرفت و دانشآموزان ساعت ۵:۱۰ آماده اقامه نماز صبح میشدند. بعد از نماز، دعای پرفیض عهد به صورت دسته جمعی قرائت میشد. بعد از دعای عهد، نرمش صبحگاهی هر روز در محوطه حیاط مدرسه تا ساعت ۶ برگزار می شد و دانشآموزان با نرمشهای کششی و حرکتی، خود را مهیای فعالیتهای عمرانی میکردند.
جهادگران ما، بعد از صرف صبحانه، حدود نیم ساعت برای پوشیدن لباس مخصوص کار و آماده کردن وسایل مورد نیاز فرصت داشتند. رأس ساعت ۷ میبایست همگی در مراسم صبحگاه حاضر میشدند. این برنامه شامل مراسم پرچم، قرائت قرآن و تذکرات اجرایی مسوول اردو بود. شروع به کار گروهها از ساعت ۷:۳۰ تا ۸ بود.
تمام گروههای کاری میبایست حداکثر تا ساعت ۱۳:۳۰ به محل اسکان برمیگشتند. پس از تعویض لباس و نظافتی مختصر، ساعت ۱۴:۱۵ توزیع ناهار شروع میشد که معمولا تا ۱۵ طول میکشید.
۱۵:۱۵ تا ۱۷:۳۰ زمان استراحت و خواب بچهها بود. بعد از استراحت تا نیم ساعت قبل از اذان مغرب بچهها آزاد بودند و معمولا در حیاط مدرسه بازی میکردند. یک روز هم برنامهی طبیعتگردی در تپهای اطراف لوجلی تعریف کرده بودیم که به نماز و دعای کمیل در مسجد جامع لوجلی ختم شد.
مراسم نماز مغرب و عشا از حدود نیم ساعت قبل از غروب آفتاب با پخش مناجات و تلاوت قرآن آغاز میشد و همه عزیزان پس از درک غروب آفتاب و داشتن خلوتی خاطره انگیز، آماده اقامه نماز مغرب و عشا میشدند. وجود فضای آزاد همراه با لطافت هوا عزیزان را به حضور در حیاط مدرسه تشویق میکرد. این اتفاق، صفای برنامه نماز را دو چندان میکرد. همچنین برنامهی ختم قرآنی تعریف شده بود که معمولا در حد فاصل نیم ساعت قب از اذان مغرب انجام میشد.
بعد از نماز ساعت ۲۱ توزیع شام شروع میشد. با توجه به اینکه خاموشی نسبی و قرائت سوره واقعه ۲۳:۱۵ انجام میشد، حدود ۱ ساعت و نیم فرصت فراغتی بود که با برنامههایی مثل نشست، پخش فیلم و عکس و جلسه میانی پر شد. خاموشی مطلق اردو ۲۳:۳۰ بود.
با توجه به خنکی هوای شب حدود یک سوم بچهها شبها را در حیاط میخوابیدند.
۴.۱. برنامهی تفریحی روز میانهی اردو
پس از ۳ روز کار کردن، روز شنبه ۲۶ تیر را تعطیل کردیم. این روز، بعد از نماز صبح بچهها تا ۹:۳۰ خوابیدند. سپس دوستان آشپزخانه با صبحانهای گرم از ما پذیرایی کردند. بعد از صبحانه تا ساعت نماز بچهها آزاد بودند که در حیاط مدرسه بازی کنند. ناهار کباب کوبیده خوردیم. بعد از ناهار وسایل شنا برداشتیم و با ۳ دستگاه مینیبوس همگی به سمت شیروان حرکت کردیم. ساعت ۱۶:۳۰ تا ۱۸ در پارک شیرکوه که از مناطق باصفای شیروان است، گشت و گذاری کردیم. ساعت ۱۸:۳۰ تا ۲۰ سانس استخر داشتیم. پس از آن نیز در امامزاده حمزه نماز مفرب و عشا را خواندیم و مختصر زیارتی هم انجام شد. بعد از نماز به لوجلی برگشتیم. شام را حدود ساعت ۲۱:۳۰ خوردیم و تقریبا تمام بچهها از خستگی زیاد، پس از صرف شام خوابیدند.
۵. خورد و خوراک
بخشی از وسایل مورد نیاز خورد و خوراک اردو به صورت عمده از تهران خریداری شد و همراه با وسایل لازم سفر از قبیل پتوها و کلمنها، یک روز قبل از حرکت بچهها با یک دستگاه خاور به منطقه فرستاده شد. البته در طول سفر برخی اقلام که باید روزانه تهیه میشد یا فاسدشدنی بود و امکان فرستادن آن از تهران وجود نداشت، از فروشگاههای عمده فروشی شیروان خریداری میشد. سه رأس گوسفند نیز در طول مدت این سفر قربانی کردیم که تقریبا تمام مایحتاج گوشت قرمز ما را جوابگو بود.
امسال برای اولین بار از تهران آشپز برده بودیم. سرایدار مدرسه (آقای علیزاده) شبانهروزی شهید رجایی (محل اسکان) با حاج حسین (آشپز) کار آشپزی را انجام میدادند. البته هر روز ۵ نفر از دانشآموزان به صورت چرخشی با مسئولیت آقای مجلسی به عنوان شهردار در محل اسکان میماندند و ضمن نظافت مدرسه و مرتب کردنهای روزانه، به آشپزها نیز کمک میکردند.
شهرداری؛ از جمله کارهای اردو است که از بیدارباش صبح تا آخرین لحظه قبل از خواب به طول میانجامد و این بچهها زحمت زیادی در طول روز میکشند. همانطور که گفته شد، مسئولیت شهرداری و مراقبت از محل اسکان در این سفر بر عهده جناب آقای مجلسی گذاشته شده بود.
روز آخر اردو مبلغ ۶۰۰ هزار تومان به عنوان دستمزد به آقای علیزاده داده شد. همچنین بابت استفادهای که در این مدت از ماشین ایشان کرده بودیم ۳۰۰ هزار تومان دیگر نیز به ایشان داده شد. دستمزد حاج حسین نیز ( یک میلیون تومان) همان روز به حساب ایشان واریز شد. بنابر فاکتورهای موجود، سرانه خورد و خوراک هر نفر در طول مدت اردو حدود ۱۹۰ هزار تومان بوده است.
برنامه غذایی سفر به صورت زیر بوده است:
۶. اردوی مشهد آخر سفر
امسال نیز به رسم دفعاتی که اردوی جهادی در منطقه خراسان برگزار میشود، در انتهای اردو زیارت حرم علی بن موسی الرضا (ع) و پابوسی این امام را در برنامه داشتیم. همانطور که قبلا هم گفته شد، عصر روز سهشنبه از لوجلی به سمت مشهد حرکت کردیم و از ساعت ۸ شب حدودا به مدت ۲۴ ساعت در مشهد ساکن بودیم. محل اسکان ما حسینیه بیتالعباس در خیابان عنصری بود. شام سهشنبه و ناهار چهارشنبه را از رستوران علی تهیه کردیم. شام قطار را هم ساندویچ مرغ تدارک دیده بودیم. با توجه به کوتاه بودن مدت حضورمان در مشهد، برنامههای دستهجمعی را به حداقل رساندیم و بچهها تقریبا تمام فرصت را برای زیارت و گردش، در اختیار خودشان بودند.
معمولا این زیارتهای مختصر مفید باعث میشود، اردوی جهادیمان با خاطرهای خوش به پایان برسد. برنامهی مشهد حدود ۳ میلیون تومان برای ما هزینه داشت.