ایستگاه عصرمانی
گزارش اردوی عصرمانی
مهرماه ۱۴۰۴
چهارشنبه بود. شانزدهم مهرماه ۱۴۰۴. شور و هیجانی تازه در پایهی چهارم برپا شده بود. همه از صبح منتظر ساعت دو و نیم بودند تا ساعاتی چند، فارغ از درس و مشق، تفریح کنند.
این بار، قطار در ایستگاه چهارم توقف کرده بود.
از ساعت دو و نیم پس از خلوت شدن حیاط تا پنج بعد از ظهر، سه حیاط مدرسه و طبقه چهارم، میزبان فرزندان خود بودند.
در طبقه چهارم، بچه ها با شور و علاقه به بازی های فکری، تنیس روی میز و فوتبال دستی مشغول بودند .
در حیاط هم بچه ها به گروههای مختلف تقسیم شده بودند. بعضی ها فوتبال بازی می کردند. بعضی طناب کشی بعضی دیگر بدمینتون و خلاصه در هر گوشه های عده ای با مربیان و سایر همراهان مدرسه مشغول بازی و تعامل گروهی بودند.
بازی کردند و بازی کردند. فعالیت های گروهی انجام دادند و البته بستنی و بلال هم چاشنی این بازی ها بود.
و این قطار، این بار در ساعت پنج عصر دوباره به راه افتاد و بچهها همراه با والدین خود با کوله باری از خاطرات خوش با مدرسه وداع کردند به امید روزی دیگر،اردویی دیگر و خاطرهای دیگر.

